وقتی بابا گفت به زندگی مشترک هم فکر کن ، دیگه فهمیدم یه خبر هایی داره میشه !
دیگه فهمیدم من دیگه آرام 16 ، 17 و 20 ساله نیستم .
اگرچه شوکه شدم و منتظر بودم بگن نه حال درست رو بخون !
نمیدونم چی میخواد بشه شایدم هیچی نشه ،،،
اما امیدوارم حداقل بهم آرامش بده و دوسم داشته باشه
جالبه اینجاست گاهی فکر میکنم به این حرفا مثلا بعضی ها میگن: آره باید افتخار کنه که من خانمش بشم و .
اما من هنوزم تو ذهنم اینه یعنی دوسم داره ، یعنی اون کسی که میخواد هستم ؟ یعنی از من خوشش میاد ؟
# نمیدونم به چی فکر کنم به چی فکر نکنم :|
از یک طرف کارای دیگه
از یک طرف این
باهام اگه میشه کمی حرف بزنید :)
درباره این سایت