هی میخوام بنویسم هی میگم ولش کن !
من اینقدر احساسی هستم ولی خب بروز نمیدم خیلی اما یه دوره اینقدر اشک تو چشمام جمع شده بود که همکارا فهمیدن :/
نگران حال آدم ها هستم .
دلم میخواد خیلی گریه کنم حالم خوب شه
واقعا چه جور میشه بعضی پزشکا عین خیالشون نیست(بعضیا میگم نه همه )
چرا برای من عادی نمیشه ؟؟
از بچه پنج ساله گرفته تا مامانی که نی نی داره و بارداره :( براشون نگرانم .
البته کلی سعی کردم بهشون انرژی بدم بخندن و استرس نگیرن ولی در کنارشم گفتم حواستون به علایمتون باشه و رعایت کنید !
وای فقط مامانه که نی نی داشت اینقدر شوخی کردم :)
گفتم ادا اصول در بیارین بگین حالم بد میشه نمیدونم از این موارد ، غش کرده بود از خنده البته شوهرش معلوم بود کمک میده :))
فقط موقعی که میخواستم استرس ندم به آدما میگفتم استرس نداشته باشینا ،،، اونا هم میخندیدن میگفتن نه استرس نداریم
نهایت روش استرس ندادنم ولی سعی میکنم حرفاشونو بزنن و حالشون اوکی بشه امیدوارم رعایت و بهبود پیدا کنن.
دوست دارم حال همشون خوب بشه اینو از صمیم قلبم میگم
درباره این سایت