هی نگاه به گروهه میکنم که منو عضو کردن و ذوق میکنم:)

اما میدونید بیشتر و یا شاید همه شون بچه های پزشکی ان و من احساس میکنم یه جوریه!

البته به مدیرش گفتم  گفت ،، نه من که با همه بچه ها اوکی هستم ؛ خودش دانشجوی پزشکی.

یه پسره بود دقت کردین بچه های پزشکی چه قیافه خاصی برای خودشون میگیرن دقیقا همینجوری :| 

با خودم میگم اگه هم‌گروهی بشیم چه کنم :/

دختراشون هنوز ندیدم :/ که حتما بدترن شایدم نباشن

بعد میگم من جناب رییس رو با این همه ابهتش هر چی میگفتم قبول میکرد اگرچه آخرش لج کرد ولی با همین لج کردنش کارمو درست کرد، لج هم نه مثل حالت اینکه من رییس هستم و  شبیه خارجی ها هستم باید باهام خوب رفتار بشه  

به نظرش خوشگل و خوبه آیا ب من ربطی داره؟؟ والا!

 ولی بدبخت برای کلاس منتظر بودیم هی اشاره به یکی از پسرا میکرد می‌گفت برو ازش سوال کن که میاد یا نه ؟

فکر کنم میترسید یه چیزی بهش بگم :||||

یا نه بهم گفت هوا خیلی سرده بیاین از دستکش من استفاده کنید :|

منم یه جور نگاهش کردم بعد گفتم نه نمی‌خوام ،،، خیلی پرو تشریف داشت.

بعد می‌گفت چرا دخترا اینقدر لج میکنن ؟ فکر کنم دقیقا منظورش من بودم


#دوستم که میگه نترس بابا حالا پزشک باشن تو هم حتما چیزی کمتر از اونا نداشتی که تو رو قبول کردن !

امروز نتایج میاد فکر کنم ،تازه نمراتم هم هست .

من واقعا برای هر سه تا موضوع نگرانم :(


پ.ن: تازه یه گروه دیگه هم هست که اون نمی‌دونم مسئولش دندون پزشکی میخونه یا پزشکی البته اون واقعا خوب رفتار کرد و کلی تشویق اینا کرد که کارتون عالیه و اینا دیگه نمی‌دونم چی میشه !

نمی‌دونم گاهی برمیگردم عقب و به این فکر میکنم که چی شد که نشد :(


#داشتم ذوق گروه میکردم که عضوم کردن که با این نشدن هیچی شد ‌

نمره لازم رو نیاوردم :(

و به این فکر میکنم که چرا نشد که بخوام برای فراموش کردن نشدنِ اصلی،،،،،اینقدر دنبال شدن چیزای دیگه باشم؟؟

امروز میرم صحبت میکنم دلم میخواست وقتی میرم با برگ برنده برم اما نشد .

فقط اگه بدونم همش به خاطر دعاهای اون که نرم هیچ وقت نمیبخشمش !


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانستني هاي سلامتي کم شنوایی و استفاده از سمعک کوه شیشه ای فانوس خیال کرانه ی آبی گلبن طبیعت صفحه شخصی پدرام پناه راهی برای بهتر بودن