خیلی بهم ریختم :(
من بازم واسه یه بار دیگه دلم شکست
بازم شکست !
بعد میگن چرا میری ؟ چرا رفتی ؟ چرا اینجوری میکنی ؟
نمی تونم باور کنم :/
دقیقا شدم مثل روز اول کنکورم !
حتی اگه اسمم تو همه لینک ها و سایت ها و ایستاگرام بره دیگه مهم نیست !!!!!
دیگه مهم نیست.
موقعی که خیلییییی ناراحت بودم داشت بارون میومدم ،، اما دیگه برام مهم نبود زیر اون بارون خیس خیس بشم !
فقط یه بار دلم بهم گفت ببین ناراحتی داره بارون میاد ؛؛
« همیشه وقتی خیلی و بی نهایت ناراحتم بارون میاد و اینو یه نشونه میدونم )
احساس میکنم دلم برای همه داره تنگ میشه :(
از دوستام تا غریبه ترین افراد
با همه این روزا قهر کردم بعد دوباره رفتم آشتی کردم تا حدودی :)
جناب رییس هم مهربون شد :)))
و فکر کنم بعد از اتمام پروژه نه من اونو ببینم نه اون منو !
دیگه خیلی ها رو نمی بینم !!!!!
+یعنی همون جور که من دلم تنگ میشه اونا هم دلشون تنگ میشه ؟؟ خیلی احساسیم :/
من که کاری کردم تو ذهن همشون باشم دیگه نمیدونم حافظه اشون چقدر خوب باشه D:
تو یه دوران عجیبی ام !
تو دوران نرسیدن ها گیر کردم
تو دوران چیزایی که میخوام و بهشون نمیرسم گیر افتادم !
حرف دارم ولی خب چشمام اذیت میشه اگه گریه کنم !
+ یلداتون مبارک باشه :)
فال حافظ بگیرید و برای همه دعای خوشگل خوشگل کنید
+ این آهنگ خیلی قشنگه و مناسب گریه کردن
درباره این سایت