فقط منتظر بودم یه ایرادی بگیره !!!!!
همونجا هر چی دق دلی داشتم رو سرش خالی میکردم چه دختر بدی شدم
حوصله بحث های الکی نداشتم :|||
+یه دفعه بخش بودیم یکی از پسرا « همه رشته ای » یه کاری کرد من از همون اولش گریه کردم تا آخر روز .!
موقعی که رو صندلی نشستم اومد گفت معذرت میخوام , میخوای رو من امتحان کن :/
فکر کنم عذاب وجدان گرفته بود
گریه میکردم بی صدا و چشمام قرمز شده بود ،،، خودشم ناراحت شد !
بدبخت نمیدونست من دلم از یه جا دیگه پره :(((
البته ناگفته نماند تقصیر خودشم بود !!! ولی خب من بیشتر برای همون موضوع همیشگی گریه کردم.
#انگار من رئیسش ام نه اون خخخخخ والا !
باید میگفتم نظرتون چیه جامون عوض بشه ؟
البته اولش یه ذره کلاس اومد :/
اما من خودم اِندِ کلاسم
درباره این سایت